خدا را بنگرید که چه مى کند
خورشید خود را بالاى سر ماشین کشیده بود و باران گرما بر سرمان مى ریخت . بیابان سوزان و بى انتها در چشمهایمان رنگ مى باخت و به کبودى مى گرایید از دور هم ، چیزى دیده نمى شد، ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت ، ایستاد، راننده که مردى بلند و سیاه چرده بود با عجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت : بله پنچر شد و آنگاه به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى (صاحب مفاتیح الجنان) و گفت : اگر مى دانستم تو را اصلا سوار نمى کردم از نحسى قدم تو بود که ماشین ، ما را در این وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت ، یا الله برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى .
البته راننده تا حدى تقصیر داشت . این طاغوت و حکومت ضد دین زمان بود که تبلیغات ضد اسلام و روحانیت را بجایى رسانده بود که عده زیادى از مردم قدم آخوند و روحانى را نحس مى دانستند و اگر گرهى در کارشان مى افتاد و آخوندى آنجا حضور داشت ، به حساب او مى گذاشتند.
مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با او پیاده شوم اما او مانع شد، ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمى کرد که با او باشم ، هر چه من پافشارى مى کردم ، او نهى مى کرد، دست آخر گفت فلانى راضى نیستم تو اینجا بمانى . وقتى این حرف را از او شنیدم دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت مى کنم تا خوشحال کرده باشم ، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده سوار ماشین شدم ...
بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم ؟ گفت : وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم ، براى هر ماشینى دست بلند مى کردم نگه نمى داشت ، تا اینکه یک ماشین کامیونى که بارش آخر بود برایم نگه داشت .
وقتى سوار شدم ، راننده آدم خوب و خون گرمى بود، و به گرمى پذیرایم شد و تحویلم گرفت ، خیلى زود با هم گرم شدیم قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ((ارمنى )) است و مسیرش همدان است ، از دست قضا من هم مى خواستم به همدان بروم ، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب مى گشتم و در جایى نیافته بودم فقط مى دانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان مى توانم آنها را بدست آورم ، به این خاطر مى خواستم به همدان بروم .
راننده با آنکه ارمنى بود آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام ، حقانیت دین مبین اسلام و مذهب تشیع و... برایش گفتم . وقتى او را مشتاق و علاقه مند دیدم ، بیشتر برایش خواندم ، سعى مى کردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم .
تا این که به نزدیکهاى همدان رسیدیم ، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه مى کند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم ، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد هنوز چند لحظه اى نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشک آلود گفت :
فلانى این طور که تو مى گویى و من از حرفهایت برداشت کردم ، پس اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم . شاهد باش من همین الآن پیش تو مسلمان مى شوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیلهایى که از من حرف شنوى دارند مسلمان مى کنم .
بعد هم گفت :
اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولى الله .
بله خدا را بنگرید که چه مى کند، ماشین پنچر مى شود، راننده پیاده اش مى کند، کامیونى مى رسد که مسیرش همان جایى است که او مى خواهد برود و از همه مهمتر آن ثواب را خداوند نصیبش مى کند که از آن زمان به بعد از نسل و ذریه آن مرد هر کس به دنیا بیاید مسلمان است و ثواب و حسنه اش براى مرحوم حاج شیخ عباس قمى (ره ) مى باشد.
خاطره حضرت امام خمینى ((ره )) از شیخ عباس قمى ((ره ))
نظرات کاربران ()
خواهان ملاقات دوست
چون خداى تبارک و تعالى خواست روح ابراهیم را بگیرد ملک الموت را فرو فرستاد گفت :
اى ابراهیم ! درود بر تو!
ابراهیم جواب داد و فرمود: اى عزرائیل ! براى دیدار آمدى یا براى مرگ ؟
گفت : براى مرگ ، و باید اجابت کنى .
ابراهیم گفت : آیا دیدى دوستى ، دوست خود را بمیراند؟ ملک الموت برگشت و در برابر خداى تعالى ایستاد و عرض کرد:
معبودا! شنیدى خلیل تو ابراهیم چه گفت ؟ خطاب رسید:
اى عزرائیل ! برو و به او بگو:
دوستى را دیدى که ملاقات دوست را بد بدارد؟ براستى هر دوستى خواهان ملاقات دوست است .
ابراهیم گفت :
اى عزرائیل ! همین حالا جان مرا بگیر.
_________________________________________________________
(و فى الخبر المشهور إ ن إ براهیم قال لملک الموت إ ذ جاءه بقبض روحه هل رأ یت خلیلا یمیت خلیله فأ وحى الله تعالى إ لیه هل رأ یت محبا یکره لقاء حبیبه فقال یا ملک الموت الا ن فاقبض و هذا لا نجده إ لا عند من یحب الله بکل قلبه فإ ذا علم أ ن الموت سبب اللقاء انزعج قلبه إ لیه و لم یکن له محبوب غیره حتى یلتفت إ لیه ).
-مستدرک الوسائل : ج 2، ص 94. و بحارالا نوار: ج 6، ص 127 .
نظرات کاربران ()
* جشن بگیرید چون مسلمان زندگی می کنید
صبح بعد از دیدار با برخی مسوولان سیاسی انگلستان به دفترش در شرق لندن برمی گردد و از وضعیت کارکنان نشریه ای که ریاست آن را به عهده دارد، اطلاع پیدا میکند. سارا یوسف سردبیر نشریه «امل» است. سپس به خانه میآید تا به وضعیت سه فرزندش رسیدگی کند.
--------------------------------------------------------------------------------
با گام هایی استوار و اراده ای محکم، دختری کاتولیک، در شانزده سالگی اسلام را میپذیرد. او که مانند دیگر دختران نسل خود، پیرو مدلهای لباس بود، به زنی پخته و یکی از تأثیرگذارترین زنان مسلمان در کشور انگلستان تبدیل شده است. او شعله ای از تلاش و جنبش است.
صبح بعد از دیدار با برخی مسوولان سیاسی انگلستان به دفترش در شرق لندن برمی گردد و از وضعیت کارکنان نشریه ای که ریاست آن را به عهده دارد، اطلاع پیدا میکند. سارا یوسف سردبیر نشریه «امل» است. سپس به خانه میآید تا به وضعیت سه فرزندش رسیدگی کند. زندگی سارا الگویی برای موفقیّت و اثبات کنند? امکان تأثیرگذاری و فعالیّت به شرط داشتن اراده و اصرار بر رسیدن به هدف است.
زندگی سرشار از حوادث
سارا در خانوادهای کاتولیک رشد کرد و در شانزده سالگی مسلمان شد. خانواده اش از مسلمان شدن سارا استقبال نکرد، زیرا تصوّرشان از اسلام دین ترویج دهند? خشونت و عقب ماندگی بود.
علّت مسلمان شدن سارا این بود که پاپ را مقدّس نمیدانست و اعتقاد به صلیب کشیده شدن مسیح برای نجات مردم از گناهانشان را نمیپذیرفت.
«اسلام به تمام پرسشهایم پاسخ داد، بهترین پاسخ اسلام، ایمان به خداوند یکتا بود» این سخنان سارا است او ادامه میدهد: «اسلام را قبول کردم زیرا اندیشه و قلبم را نوازش کرد، به نظر من اسلام ساده ترین راه برای رسیدن به خداست».
امروز سارا 36 ساله است و مادر سه کودک میباشد. با وجود کارهای فراوان و تمام نشدنی سارا، سردبیر مهم ترین نشریه مرتبط با مسایل و زندگی مسلمانان انگلستان یعنی نشریه امل میباشد.
امل، پرتو نوری در میانه مه
این شعار نشریهای است که سارا سردبیر آن است: «جشن بگیرید چون مسلمان زندگی می کنید» اسلام از نظر سارا فقط در نماز و سیاست خلاصه نمیشود، بلکه دربرگیرند? تمامی ابعاد زندگی است. چنان که تمدن اسلامی در شکل گیری میراث بشری مشارکت داشته است، همچنین مسلمانان در انگلستان در ساخت جامعه ای بر محور صلح همکاری میکنند.
«برخی افراد مست در خیابانهای لکونی که محلهای مسلمان نشین است، به من آب دهان پرتاب، و توهین کردند» این سخنان سارا است که وضعیت خود را بعد از 11 سپتامبر و حوادث 7/7 در لندن توضیح میدهد، حوادثی که باعث شد دهها نفر زندگی خود را از دست بدهند. در چنین وضعیتی، دشمنی با مسلمانان به شکل عمومی افزایش یافته و باعث شده مسلمانان در تمامی رفتار خود متهم شوند. رسانههای غربی مسلمانان را تهدیدی مخفی معرفی کردند که امنیّت جامعه انگلستان را در معرض خطر قرار میدهند. رسانه ها بیان می کنند، 70% جامعه انگلستان چیزی از اسلام نمی دانند و اگر مطلبی هم دربار? اسلام شنیدهاند، از منابع رسانه ای بوده. منبع این آمار پژوهشی است که در سال 2002 تهیه شده است.
سارا تأسّف می خورد زیرا رسانه ها فقط تعداد اندکی از مردم را زیر ذره بین قرار می دهند که رفتارهای خشونت آمیز دارند، این در حالی است که هزاران نفر از مسلمانان، این گونه روشها را محکوم می کنند. هزاران نفر از مسلمانان خشونت های انجام شده در عراق و فلسطین را محکوم می کنند.
مجله امل، آمده تا چهره زشتی را که از اسلام رواج داده اند، تصحیح کند. این مجله پزشکان، مهندسان و وکلای مسلمان زیادی را معرفی کرده است. افراد مفتاوتی که در ساختن زندگی خود و جامعه شان موفق بوده اند و از دیگر شهروندان انگلستان هیچ چیز کم ندارند.
سارا و پرسش هویّت
«من زنی انگلیسی هستم و مانند زنان غربی فکر میکنم. وقتی از کشوری اسلامی دیدن کنم، اسلام پیوندی میان من و برادران مسلمانم تشکیل میدهد ولی مسایلی فرهنگی وجود دارد که برای من قابل فهم نیست. البته من فرهنگ خودم را به هیچ کس تحمیل نمیکنم».
سارا با بیان این عبارات، تلاش دارد به پرسش هویّت پاسخ دهد و تأکید میکند وظیف? مسلمانان ساخت پلهای تفاهم میان غرب و جهان اسلام و نزدیک کردن دیدگاه ها میان غرب و اسلام است. این در صورتی است که اعتقاد داشته باشیم، اسلام بخشی از راه حل بحران هاست نه بخشی از بحران!
داستان موفقیّت
با کمال سادگی... سارا هم میتوانست مانند هزاران مسلمان دیگر در جامعه انگلستان زندگی کند و در برابر امواج دشمنی با مسلمانان تسلیم شود ولی پایداری را انتخاب کرد و وارد جنگی سخت با رسانه ها شد.
سارا میگوید: «غرب سکولار به شکل عمومی، حمل? شدیدی را به اسلام آغاز کرده است. در چنین وضعیتی آیا می توانیم کشتی را ترک کنیم تا در جزیره ای جدا از جامعه و با آرامش زندگی کنیم؟ رسول خدا(ص) آرمانهای خود را از دست نداد، مبارزه کرد و با وجود تمامی هجمه های موجود علیه اسلام، از دین خدا دفاع کرد. ما هم نباید آرمان هایمان را از دست بدهیم».
منبع: الجزیره تالک
ترجمه: حمیدرضا غریب رضا
نظرات کاربران ()
از رأی ها به شیخ همان یک وجب رسید
شعر جدید علیرضا قزوه درباره حوادث پس از انتخابات
علیرضا قزوه شاعر خوش ذوق ایرانی که مدتی است در دفتر رایزن فرهنگی ایران در هند بهسر میبرد، در جدیدترین شعر خود به حوادث اخیر واکنش نشان داد.
متن کامل شعر به این شرح است:
جوحی به حج واجب ماه رجب رسید
همراه شیخنا که به درک رطب رسید
می خواست تا شراب طهوری دهد به ما
جوشید آنقدر که به آب عنب رسید
صبحی به منبر آمد و فرمود باک نیست
گر واجبات رفت به ما مستحب رسید
از نو صلا زدند که ما را وجب کنند
از رأیها به شیخ همان یک وجب رسید
مشت و وجب برای همین آفریده شد
بی آنکه انتخاب شود منتخب رسید!
جمعی وضو نکرده دویدند در صفوف
آخر نماز جمعه نخواندند و شب رسید
صفین و نهروان و جمل نوش جانشان
این کوفیان که مِهر علی شان به سب رسید
هر کس که دم زد از ادب مرد، حرف بود
هر کس که فحش داد به فیض ادب رسید
بعد از سه ماه شعبده رنگ و ننگ و زنگ
آیینه شکسته شان از حلب رسید
شکر خدا که عابد و زاهد به هم شدند
این از جلو در آمد و آن از عقب رسید
دنبال کرسی اند بر این سنگ آسیا
دندان کرم خورده شان تا عصب رسید
با غرب و شرق مسخره بازان یکی شدند
نوبت به ریشخند سران عرب رسید
گوساله های سامری از طور آمدند
با سبز اشتری که بر آن بولهب رسید
چیزی نبود حاصل شان از هجوم وهم
جز مشت ریسمان که به کام حطب رسید
خاموشی ام مبین که در این آتش نفاق
روحم به چشم آمد و جانم به لب رسید
نظرات کاربران ()
(عکس) همت مضاعف کار مضاعف
نظرات کاربران ()
اهمیت حجاب از زبان حضرت زهرا علیها سلام
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
***
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه علیهاسلام رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
***
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »
***
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه علیهاسلام کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه علیها سلام میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
***
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه علیهاسلام نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
منابع:
بحارالانوار، ج ??، صفحات ?? و ?? و ?? و ?? و ???/
بحار/??/?? اول صفحه -
بحار/???/?? -
بحار?/??/??-
بحار/??/??
نظرات کاربران ()
سلیقه های شخصی در اطلاع رسانی حوزه
شبستان .گروه مذهبی: شرفخانی نبودبودجه و هماهنگی لازم را از مشکلات اطلاعرسانی در حوزههای علمیه دانست و گفت: وجود مجاری متعدد مدیریتی و نهادهای حقوقی و اعمال سلیقههای شخصی در حوزه از عوامل اصلی اطلاعرسانی ضعیف در حوزههای علمیه است ادامه مطلب...
نظرات کاربران ()
ادامه مطلب بشتابید،آخرین لحظات
آری همانان که ولی نعمتان مایند، فرموده اند: «الا اخبرکم بدائکم و دوائکم ، دائکم الذنوب و دوائکم الاستغفار(8)» یعنی نمیخواهید شما را به درد و درمانتان آگاه سازم ؟ درد شما گناهان شماست و درمانتان نیز درخواست آمرزش از خدای بزرگ است، یعنی بندگان خدا ؛ استغفار کنید استغفار!! .تا گره هایتان باز شود ، شاید وزر گناه است که ما را در زندگی تنگ گرفتار کرده است ، چرا که گناه، روی گردانی از یاد خداست ، و آنکس که از یاد خدا روی گرداند، زندگی سختی در انتظار اوست(9).
پس تا وقت باقی است از خدا بخواهیم که همچنان، اهریمنان را در بند بدارد و درهای بهشت را باز داشته و درهای جهنم را بسته و این خواهد شد؛اما چگونه ؟ چون تو خدایی شوی، رمضانی گردی، آزارت را از آفریدگان بازداری، کردارت را نیکو گردانی و خویشان را دلجویی و یتیمان را بنوازی، اهریمنان در بند باشند و درهای بهشت همواره باز !
و اگر چنین نشد و تو در ماه میهمانی خدا ، توشه ای بر نگرفتی و از خدای بزرگ رخصت نطلبیدی و لا جرم نخواستی که او تو را ببخشاید، اینک کار دشوار خواهد شد ، پیامبر گرامی فرمود : بد بخت آنکس است که از بخشش خدا در این ماه بزرگ محروم گردد( 10)
امام صادق نیز در همین مجال فرمودند(11) : چون بنده در این ماه بخشیده نشود باید تا رمضان آینده شکیبایی کند (و آیا در رمضان دیگر بخشیده شود یا نه نمی دانیم؟ و یایا تا رمضان دیگر زنده باشد یا نه باز هم نمی دانیم) حضرتش فرمود مگر آنکه همراه حاجیان، وادی عرفه را درک نماید(در آن حال ؛ ممکن است مجال دیگری برای آمرزش وی باشد)
دوستان و عزیزان تبیانی ، جوانان و نوجوانان ، دختران و بانوان ، عمری است بس کوتاه ، بیائید غافل نباشیم ، بیائید قدر بدانیم ، بیایید خودمان باشیم، همان خودی که خدایش در سوره روم آیه 30 گفت : فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا یعنی پس روى خود را با گرایش تمام به حق، به سوى این دین کن، با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است.
تا دیگر لحظه های خوش یکتا پرستی بدرود
--------------------------------------------------------------------------------
پاورقی ها
سید محمد رضا آقامیری
(1) ماه رمضان آمد و ماه رمضان رفت****صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت، .
(2) سوره هود آیه 90 وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُود یعنی (و از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار (بندگان) است.)
(3) سوره نوح آیه 10
(4) سوره حدید آیه 16
(5) سوره تحریم آیه 8 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یَوْمَ لَا یُخْزِی اللَّهُ النَّبِیَّ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعَى بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ یعنی اى کسانى که ایمان آوردهاید، به درگاه خدا توبهاى راستین کنید، امید است که پروردگارتان بدیهایتان را از شما بزداید و شما را به باغهایى که از زیر (درختان) آن جویبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پیامبر (خود) و کسانى را که با او ایمان آورده بودند خوار نمىگرداند: نورشان از پیشاپیش آنان، و سمت راستشان، روان است. مىگویند: (پروردگارا، نور ما را براى ما کامل گردان و بر ما ببخشاى، که تو بر هر چیز توانایى.)
(6) رسول گرامی اسلام "ص" بنابر نقلی
(7) سوره احقاف آیه 4
(8) رسول گرامی اسلام "ص"
(9)سوره طه آیه 124 وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى یعنی و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگى تنگ (و سختى) خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور مىکنیم.)
(10) خطبه شعبانیه پیامبر(ص)
(11) و عن ابی عبدالله علیه اسلام قال : من لم یغفر له فی شهر رمضان لم یغفر له الی قابل الاّ ان یشهد عر فه؛(1)امام صادق علیه السلام فرمود: هرکس درماه مبارک رمضان مورد رحمت خداوند واقع نگرددوبخشیده نشود ، تا رمضان آینده آمرزیده نمی شود ، مگر این که در سرزمین عرفه حاضر شود
نظرات کاربران ()
تاملی در باب دعا 2
دکتر آلکسیس کارل همچنین به اثرات طبى دعا اینگونه اشاره مىکند که: «امروز نیز در جاهایى که به نیایش مىپردازند از شفاهایى که با تضرع و توسل به خدا و اولیاء خدا نصیب شده استبسیار سخن به میان مىآید.
اما وقتى که مسئله شفا یافتن امراض مشکوک به طور خود به خودى و یا به کمک داروهاى معمولى پیش مىآید بسیار مشکل است که بدانیم عامل واقعى این شفا چه بوده است.
تنها در مواردى نتایج نیایش مىتواند مطمئنا به تحقق برسد که همه راههاى درمانى غیر عملى و یا مردود باشد. در این خصوص سازمان «طبى لورد» خدمتبزرگى به علم کرده و واقعیت اینگونه شفاها را به اثبات رسانده است.
نیایش گاهى تاثیرات شگفت آورى دارد. بیمارانى بودهاند که تقریبا به طور آنى از دردهایى چون خوره، سرطان، و عفونت کلیه و زخمهاى مزمن و سل ریوى و استخوانى پریتونئال شفا یافتهاند. چگونگى اینگونه شفا یافتنها تقریبا همواره یکسان است.
یک درد بسیار شدید و بعد احساس شفا یافتن در چند دقیقه و حداکثر تا چند ساعت آثار بیمارى محو مىشود و جراحات و صدمات جسمى آن نیز التیام مىیابد.
این معجزه با چنان سرعتى سلامت را به بیمار باز مىدهد که هرگز حتى امروز جراحان و نیز فیزیولوژیستها در طول تجربیاتشان مشاهده نکردهاند.
براى اینکه این پدیدهها بروز کند نیازى نیست که حتما خود بیمار نیایش کند اطفال کوچکى که هنوز قدرت حرف زدن نداشتهاند و همچنین مردم بى عقیده نیز در لورد شفا یافتهاند لیکن در کنار آنها کسى نیایش کرده است.
نیایشى که به خاطر دیگرى انجام شود همواره اثر بخش تر است.» (18)
در روایتى نیز امام کاظم (ع) به این حقیقت اشاره مىکنند که: «هر دردى دعایى دارد پس اگر دعا به بیمار الهام شد اجازه شفایش داده شده است» (19)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى که خود جزو عابدان حقیقى و زاهدان بلند مرتبه است و در عرفان الهى داراى مقامات عالیهاى استیکى دیگر از فواید دعا را گشوده شدن درهاى مکاشفه و مشاهده و تحصیل معارف و حقایق عالیه در نزد عارفین و عابدان حقیقى مىداند آنجا که مىگوید «در بیشتر مردم قدر نعمت مناجات را نمىدانند مناجات شامل معارف بالائى است که به جز اهلش که همان اولیاى خدا هستند و از طریق کشف و شهود به آن رسیدهاند کسى از آن آگاهى ندارد. و رسیدن به این معارف از راه مکاشفه از بهترین نعمتهاى آخرت است که قابل مقایسه با هیچکدام از نعمتهاى دنیا نیست.» (20)
یاد خداوند و مناجات با او یکى از بهترین وسایل انسان سازى است. عبادات و اطاعات خداوند و دیگر کارهاى نیک افراد همچون آب و غذا و گرما براى گیاه است که موجب شکوفا شدن و نشاط و در آخر ثمر دادن آن گیاه مىشود. همچنین گلهاى زیباى معنویت در فصل بهار دل انگیز و روح پرور ذکر خداوند شکوفا مىشوند.
وقتى کسى سعى کند رابطه آگاهانه و صمیمى بین خود و خدایش ایجاد کند و در این راه مشغول به خودشناسى و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى شود بدون شک خداوند او را قرین الطاف خاصه خود خواهد نمود و از طرق مختلف او را مورد حمایت و یارى قرار خواهد داد.
آرى یاد خداوند کار گشاى قدرتمند مشکلات و خواستههاى آدمیان است البته به شرط آنکه خوب او را بشناسیم و به او وفادار باشیم و به خوبى اظهار بندگى کنیم.
تنها در دعا است که آدمى در خواستها و پرسشهاى بزرگش را با خدایش مطرح مىکند که در جاى دیگرى چنین امکانى و با این همه عظمت وجود ندارد.
یکى از فواید بسیار بزرگ دعا و مناجات با خداوند این است که از آن براحتى مىتوان براى اثبات وجود خداوند و یگانگى او و دیگر صفات کمالیه او استفاده نمود زیرا طبق برهان فطرت آدمى در نیازمندترین و عارفانهترین حالاتش توجه خود را بسوى وجود کامل و بلند مرتبهاى مىکند که نیازهاى او را هر چند هم که بزرگ و متعدد باشد مى تواند براحتى برآورده کند و بى شک چنین موجودى باید حتما وجود داشته باشد. زیرا انسان هرگز به عدم محض و یا موجودى خیالى نمىتواند چنین توجهى عمیق و راستین داشته باشد و نیز در چنین حالتى مخاطب سخنان و دعاى قلبى بسوى کدام موجود غیر از خداوند متعال مىتواند باشد؟ یعنى حتما یک نیروى فهیم و قدرتمند و مهربان باید باشد که روح آدمى با همه خلوص خود به سوى او توجه کند و با او سخن بگوید زیرا فرد از آن جهت که خود گوینده است نمىتواند علت و بهانهاى براى بیان کردن سخنها و راز و نیازهاى خودش بوده باشد. لذا این فرضیه که ممکن است فرد براى خودش سخنى بگوید و راز و نیازى کند امرى بطلان پذیر و نا صحیح است. همچنین از طریق این دلیل آشکار مىشود که خداوند متعال یکى است زیرا آدمى در تمامى این حالات فقط رو به سوى یک موجود کامل و غنى با لذات ازلى و ابدى مىکند و نه چندین موجود مفروض خدایى.
و در اینجاست که خداوند متعال با استجابت دعاها و بر آورده ساختن نیازهاى کوچک و بزرگ آدمیان از طریق دعا این برهان را نیز ثمر بخش نموده و از این طریق صحت و اعتبار این برهان را بخوبى تائید نموده است.
هنر فوق العاده بزرگ مردان الهى این بود که گر چه در این دنیا سالهاى سال زندگى کردند و رنجهاى فراوانى را بر خود تحمل نمودند و لیکن هرگز خودشان را بنده دنیا نکردند و سر گرم فریبهاى دنیا و دنیا پرستان نشدند و لذا هم در علم و هم در عمل الگوى نیکان و مؤمنین قرار گرفتند و رسم و آئینالهى شان جاودانى شد. و این همه بدلیل این بود که در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) و عرفان و ذکر و دعاى حقیقى پرورش یافته و تعلیم گرفته بودند. و چه بسیار انسانهاى گرفتار و دردمندى بودند که با آه و ناله مداوم خود در دعاهایشان و نیز توکل شان بر خداوند و اظهار نیازمندیشان به او. حاجاتشان بر آورده شد به گونهاى که بعد از استجابت دعاى خود شیرنى این توجه و لطف خداوند را در حق خودشان همواره آنها را به یاد و ذکر خداوند فرا مىخواند.
آداب و شرایط دعا:
آدمى وقتى خداوندش را شناخت و به او ایمان قلبى پیدا کرد و به عنوان مقدسترین چیزها او را پذیرفت در نهانخانه قلبش نورى از عظمت وجود خداوند در جانش تابیده مىشود و همین امر موجب مىشود که چه در مقام عبادات و مناجات و چه غیر آن نسبتبه خدایش حالت احترام و ادب خاصى پیدا کند و مىکوشد که در مقام بندگى عباداتش را خالصانهتر انجام بدهد زیرا خداوند به میزان صدق افراد و نیز کیفیت عمل آنها خیلى توجه دارد.
بر وجه تمثیل چنین گوئیم که لزوم رعایت ادب دعا و عبادات مثل این است که فردى که از کسى چیزى را مىخواهد هر چند هم که آن چیز کوچک بوده باشد. باز او در ابتدا سلام و احوال پرسى مىکند و با رفتارى مؤدبانه در برابر آن فرد قرار مىگیرد آنگاه خواهش خود را بیان مىکند. حالات خداوند متعالى که بالاترین و مهمترین مقامات را دارد. البته رعایت ادب در محضر او لازمتر و واقعىتر از هر کس دیگرى باید باشد البته این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که خداوند متعال از بندگانش نه فقط ادب ظاهرى بلکه ادب باطنى افراد را نیز مىخواهد مثلا علاوه بر اینکه باید در ظاهر در برابر محضر خداوند با ادب باشیم در باطن خود نیز با مراقبتهایى که انجام مىدهیم. مىکوشیم تا سخنى غیر حق و غیر ذکر نگوئیم و انگیزههاى گناه آلود و شیطانى را به دل خود راه ندهیم.
دعاى حقیقى تنها خدا را یاد کردن و اظهار نیازها به درگاه او نیستبلکه همراه با آن دعا کننده مىباید بکوشد ادب محضر خداوند را نیز بجاى آورد و این جز با وفادارى به شریعت او و عمل به خواستههاى او به دست نمىآید.
آرى براستى که معامله با خدا هر چند که پرسودترین و پرخیرترین معاملات و تجارتهاست ولى در همان حال سختترین و دشوارترین معاملهها نیز هست که دلى بس قوى و شجاع مىطلبد. عابدان حقیقى از سر معرفت و شوق حقیقى به خداوند است که به او توجه مىکنند و نه از سر عادت و ظاهر سازى براى فریب و یا جلب منافع. اینها هرگز به زیادى عبادات و اطاعتشان نظر نداشته و تکیه نمىکنند بلکه فقط به لطف حق امید دارند و فقط طالب انس و قرب الهى هستند.
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون لزوم رعایت آداب دعا چنین گفتهاند: «دعا کننده باید فرمایش امام صادق(ع) در مصباح الشریعه را بیاد داشته باشد که فرمودند ادب دعا را رعایت کرده و بنگر که چه کسى را چگونه و براى چه مىخوانى؟ عظمت و بزرگى خداوند را باور داشته باش با دیده دل آگاهى او از باطن و اسرار و اعتقادات خود را ببین و راه نجات و هلاک خود را دریاب مبادا چیزى از خدا بخواهى که هلاکت تو در آن بوده ولى گمان دارى که باعث نجات تو است زیرا خداوند متعال مىفرماید و انسان با دعاى خیر شر خود را مىخواهد و انسان شتابکار است. بیندیش که چه و چه مقدار و براى چه درخواست مىکنى.» (21)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون اهمیت رعایت آداب باطنى عبادات و لزوم کسب حقیقت عبادات چنین گفتهاند. «چیزى که براى همگان قابل رویت مىباشد این است که بیشتر مردم در عبادات و کارهاى آخرت و حتى در ایمان و اخلاق خود به شکل ظاهرى آن چسبیده ولى در امور دنیائى علاوه بر انجام دادن شکل ظاهرى براى به دست آوردن حقیقت و واقعیت آن دقت زیادى به خرج مىدهند مثلا بیشتر مردم فقط شکل نماز را بوجود آورده و براى تکمیل ظاهر آن کوشش کرده ولى در پى بدست آوردن روح آن نیستند و مهمترین چیزى که باعث از بین رفتن دین و آخرت انسان شده و او را بسوى دنیا کشیده و باعثحاکمیت هواى نفس بر انسان مىشود همین مطلب است. (22)
ایشان گوید «شرایط باطنى عبارت است از این که ایمان داشته باشد ضرر رسان و سود بخش فقط خداست و این که خدا عنایت داشته و خداوند بهتر و باقىتر است و این که هیچ خیرى نیست مگر با ولایتخدا و نزدیک شدن و دیدار با او و هدف خود را هم منحصر در همین یا در آنچه که بازگشتش به آن است نماید تا جایى که این مؤمن هیچ لذتى از نعمتهاى خدا نبرد مگر از این جهت که این نعمت از خدا است و حتى در نعمتها چیزى نبیند جز این که این نعمتها از جانب خداوند است تا جائى که نفس عقل و روح او از دنیا بریده و مشغول حمد و ثناى او شوند ادامه این حال بسیار گرانبهاست که بجز عده معدودى از اهل معرفت قادر نیستند این حال را حفظ کنند.» (23)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى شرایط دعا را اینگونه بیان کردهاند:
1- «حضور قلب: با توجه به این که دعا عبارت است از خواستن و خواستن امرى باطنى است نتیجه مىگیریم که دعاى بدون حضور قلب دعا نیست.
2- خضوع و فروتنى;
3- امیدوارى چون خواستن بدون امیدوارى تحقق نمىیابد امیدوارى نیز از شرایط دعاست.
4- شناختخدا و اعتقاد به قدرت او و علم او به نیاز زیرا امیدوارى که یکى از شرایط دعا مىباشد در صورتى تحقق مىیابد که دعا کننده خداوند را شناخته و علم و قدرت او نسبتبه خواسته خود باور داشته باشد;
5- امیدوارى به خدا و قطع امید از دیگران خداوند مىفرماید و با امید و آرزو و ترس او را بخوانید;
6- پرهیز از گناه بویژه ستم مالى و آبرویى به مردم در حدیث قدسى آمده است. دعا از تو اجابت از من زیرا دعایى از من پوشیده نمىماند مگر دعوت حرام لقمه. (24)
7- گریستن روایتشده استبین بهشت و جهنم گردنهاى است که کسى از آن عبور نمىکند مگر کسانى که از ترس خدا خیلى گریه کرده باشند;
8- سپاس و ستایش خداوند...
9- ذکر نامهاى خدا که مناسب دعایش مىباشد و نیز گفتن نعمتهاى خداوند و شکر آن بیان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
10- درنگ و عجله نکردن و اصرار و پافشارى در دعا زیرا که خداوند درخواست کننده لجوج را دوست دارد. و حداقل پافشارى این است که دعاى خود را 3 بار تکرار کرده و خواسته خود را 3 بار بگوید;
11- پنهان کردن دعا (25) زیرا هم فرمان خداوند را که پنهانى دعا کنید اجابت کرده و هم از آفت ریا دور مىماند و روایتشده دعاى پنهانى برابر با 70 دعاى آشکار است;
12- شریک ساختن دیگران در دعا;
13- با دیگران دعا کردن دعا در جمع نیز باعث اجابت است;
14- تضرع در دعا به همراه قلب خاضع و بدن متواضع و بدون چاپلوسى;
15- صلوات فرستادن بر محمد(ص) و آل او نیز در اول و آخر دعا باعث اجابت است;
16- پاک دلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند. امر دیگرى که باعث اجابت است توجه کردن بنده به مولاى بخشنده، مهربان و رحیم با قلب باطن و روح خود مىباشد نیز باید دل خود را از غیر خدا بخصوص افکار پستى که باعث نجاست دل و کثیف شدن روح مىباشد مانند افکار حرام، مکروه بخصوص غم و غصه دنیا و ترس از ناگوارىها و بدگمانى به خداوند متعال و بى اعتقادى به وعدههاى او پاک نمود;
17- دعا قبل از بلا چنین دعائى خیلى مؤثرتر از دعایى است که پس از رسیدن بلا و سختى صورت مىگیرد.
18- شریک نمودن دیگران در دعا قبل از خود و براى آنان دعا کردن امر دیگرى که در دعا مؤثر است این است که دیگران را در دعاى خود شریک نمایند ولى بهتر است قبل از خود براى آنان دعا کند.
19- بلند کردن کف دستها هنگام دعا.
20- در دست داشتن انگشترى عقیق یا فیروزه
21- صدقه دادن.
22- اوقات خاص از قبیل شب و روز جمعه، وقت نماز عشاء، آخر شب تا طلوع فجر بعد از نمازهاى واجب، 3 شب قدر در ماه رمضان، هنگام وزیدن بادها و باریدن باران، از بین رفتن سایهها و ...;
23- مکانهاى خاص، انتخاب مکانهاى شریف;
24- حالات عالى مانند رقت قلب.
25- طهارت نماز و روزه.» (26)
علاوه بر آنچه گفته شد تفکر در معانى دعاها و همچنین بدست آوردن فلسفه عبادات و فهم اسرار آن نیز واجب است زیرا هر نوع عبادت و پرستشى و بلکه هر نوع عمل نیکى مىباید با جریانى از معرفت و حکمت همراه شود و گرنه ارزش آن همچون یک عمل جبرى و یا عملى که فقط از روى عادت انجام مىشود.پائین خواهد آمد.
براى استجابت دعا نیز علاوه بر رعایت آن آداب دعا. مىباید همواره به این دو نکته نیز توجه فراوان داشت اول اینکه صاحب حقى بوده باشیم مثل مظلومین و نه مثل ظالمین و دیگر اینکه بکوشیم همواره با کسب آبرو و عزت به محضر عبادت خداوند برویم همچنین از شکر خالصانه خداوند براى نعمتهاى عظیم مادى و معنوى اش و اظهار توبه و تصحیح اعمال نباید غافل شد زیرا اینها نیز عوامل مؤثرى در استجابت دعا هستند. خداوند آنقدر مهربان و با محبت است که اگر با ادب و سلوک الهى هر چه از او بخواهیم (البته اگر از روى حکمت و خیر بوده باشد) او به ما خواهد داد ولى ما اغلب فقط به نعمتهاى مادى و نیازهایى که فقط زندگى ما را سر و سامان مىدهند قناعت مىکنیم و سخت از نعمتها و الطاف عظیم معنوى او غافل و بىتوجه هستیم.
در آخر از خداوند متعال چنین مىخواهیم که ما را در فهم اسرار عبادات و دورى از دنیا طلبىهاى مذموم و ناپسند موفق بدارد و نیز به همراه آن مىخواهیم که به ما شوق و همتى قوى براى انجام عبادات و اوامر حکیمانهاش ببخشد بگونهاى که سختى و ناملایمات روزگار هرگز نتواند به آن آسیبى وارد کند همچنین استجابت دعاهاى خیر مؤمنین و مؤمنات را از آن وجود سراسر رحمت و لطف و خیر و زیبایى مطلق و بى پایان خواهانیم.
الحمد لله رب العالمین.
پىنوشتها:
1- فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس الفنون، بهروز ثروتیان، ص 128، انتشارات مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1352.
2- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 41، شرکتسهامى انتشار، 1355
3- اسرار عبادات، عبد الله جوادى آملى، ص 89، انتشارات الزهراء، 1374.
4- بیست گفتار، مرتضى مطهرى، ص 289، انتشارات صدرا، 1358.
5- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صفحات 11 و 14، آستان قدس رضوى: 1373.
6- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، ص 53، مؤسسه مطلع الفجر، 1371.
7- همانجا ،ص 37
8- همانجا، ص 50
9- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 23 و 24
10- بیست گفتار، مرتضى مطهرى(ره)، ص 286.
11- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 67.
12- همانجا، ص 57
13- همانجا، ص 66.
14- همانجا، صص 60 و 61
15- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 22 و 23.
16- همانجا، ص 24.
17- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، صفحات 81 تا 85
18- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، صفحات 63 تا 65
19- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمال نژاد، صص 57 و 58
20- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره)، ابراهیم محدث، ص 168، انتشارات اخلاق، 1375.
21- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره) ابراهیم محدث، ص 450.
22- همانجا، صص538 و 539
23- همانجا، صص 257 و 258
34- خداوند آنقدر آگاه و شنوا و لطیف است که هر نوع دعائى را هر کجا که باشد و هر چقدر که آرام و آرام نیز گفته شود بطور دقیق آن را مىشنود پس هر چقدر از درونمان خدا را آرام صدا بزنیم خدا باز آن را خواهد شنید پس فقط باید کوشید که قابلیت و زمینه براى استجابت دعاهایمان را بدست آوریم.
25- رفتار انسانها در تنهائىهایشان بسیار مختلف و بلکه عجیب استیکى در تنهائىهایش فقط به افکار پست و شیطانىاش عمل مىکند و دیگرى در تنهائىها وقتش را به بطالت مىگذراند و دیگرى در تنهائىهایش خدا را مىخواند و دائم در فکر پرورش استعدادهاى روحى مثبتخود است.
26- همانجا، صص 231 تا 257.
رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور)ص 101
نظرات کاربران ()
تاملی در باب دعا 2
دکتر آلکسیس کارل همچنین به اثرات طبى دعا اینگونه اشاره مىکند که: «امروز نیز در جاهایى که به نیایش مىپردازند از شفاهایى که با تضرع و توسل به خدا و اولیاء خدا نصیب شده استبسیار سخن به میان مىآید.
اما وقتى که مسئله شفا یافتن امراض مشکوک به طور خود به خودى و یا به کمک داروهاى معمولى پیش مىآید بسیار مشکل است که بدانیم عامل واقعى این شفا چه بوده است.
تنها در مواردى نتایج نیایش مىتواند مطمئنا به تحقق برسد که همه راههاى درمانى غیر عملى و یا مردود باشد. در این خصوص سازمان «طبى لورد» خدمتبزرگى به علم کرده و واقعیت اینگونه شفاها را به اثبات رسانده است.
نیایش گاهى تاثیرات شگفت آورى دارد. بیمارانى بودهاند که تقریبا به طور آنى از دردهایى چون خوره، سرطان، و عفونت کلیه و زخمهاى مزمن و سل ریوى و استخوانى پریتونئال شفا یافتهاند. چگونگى اینگونه شفا یافتنها تقریبا همواره یکسان است.
یک درد بسیار شدید و بعد احساس شفا یافتن در چند دقیقه و حداکثر تا چند ساعت آثار بیمارى محو مىشود و جراحات و صدمات جسمى آن نیز التیام مىیابد.
این معجزه با چنان سرعتى سلامت را به بیمار باز مىدهد که هرگز حتى امروز جراحان و نیز فیزیولوژیستها در طول تجربیاتشان مشاهده نکردهاند.
براى اینکه این پدیدهها بروز کند نیازى نیست که حتما خود بیمار نیایش کند اطفال کوچکى که هنوز قدرت حرف زدن نداشتهاند و همچنین مردم بى عقیده نیز در لورد شفا یافتهاند لیکن در کنار آنها کسى نیایش کرده است.
نیایشى که به خاطر دیگرى انجام شود همواره اثر بخش تر است.» (18)
در روایتى نیز امام کاظم (ع) به این حقیقت اشاره مىکنند که: «هر دردى دعایى دارد پس اگر دعا به بیمار الهام شد اجازه شفایش داده شده است» (19)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى که خود جزو عابدان حقیقى و زاهدان بلند مرتبه است و در عرفان الهى داراى مقامات عالیهاى استیکى دیگر از فواید دعا را گشوده شدن درهاى مکاشفه و مشاهده و تحصیل معارف و حقایق عالیه در نزد عارفین و عابدان حقیقى مىداند آنجا که مىگوید «در بیشتر مردم قدر نعمت مناجات را نمىدانند مناجات شامل معارف بالائى است که به جز اهلش که همان اولیاى خدا هستند و از طریق کشف و شهود به آن رسیدهاند کسى از آن آگاهى ندارد. و رسیدن به این معارف از راه مکاشفه از بهترین نعمتهاى آخرت است که قابل مقایسه با هیچکدام از نعمتهاى دنیا نیست.» (20)
یاد خداوند و مناجات با او یکى از بهترین وسایل انسان سازى است. عبادات و اطاعات خداوند و دیگر کارهاى نیک افراد همچون آب و غذا و گرما براى گیاه است که موجب شکوفا شدن و نشاط و در آخر ثمر دادن آن گیاه مىشود. همچنین گلهاى زیباى معنویت در فصل بهار دل انگیز و روح پرور ذکر خداوند شکوفا مىشوند.
وقتى کسى سعى کند رابطه آگاهانه و صمیمى بین خود و خدایش ایجاد کند و در این راه مشغول به خودشناسى و تهذیب نفس و کسب فضایل اخلاقى شود بدون شک خداوند او را قرین الطاف خاصه خود خواهد نمود و از طرق مختلف او را مورد حمایت و یارى قرار خواهد داد.
آرى یاد خداوند کار گشاى قدرتمند مشکلات و خواستههاى آدمیان است البته به شرط آنکه خوب او را بشناسیم و به او وفادار باشیم و به خوبى اظهار بندگى کنیم.
تنها در دعا است که آدمى در خواستها و پرسشهاى بزرگش را با خدایش مطرح مىکند که در جاى دیگرى چنین امکانى و با این همه عظمت وجود ندارد.
یکى از فواید بسیار بزرگ دعا و مناجات با خداوند این است که از آن براحتى مىتوان براى اثبات وجود خداوند و یگانگى او و دیگر صفات کمالیه او استفاده نمود زیرا طبق برهان فطرت آدمى در نیازمندترین و عارفانهترین حالاتش توجه خود را بسوى وجود کامل و بلند مرتبهاى مىکند که نیازهاى او را هر چند هم که بزرگ و متعدد باشد مى تواند براحتى برآورده کند و بى شک چنین موجودى باید حتما وجود داشته باشد. زیرا انسان هرگز به عدم محض و یا موجودى خیالى نمىتواند چنین توجهى عمیق و راستین داشته باشد و نیز در چنین حالتى مخاطب سخنان و دعاى قلبى بسوى کدام موجود غیر از خداوند متعال مىتواند باشد؟ یعنى حتما یک نیروى فهیم و قدرتمند و مهربان باید باشد که روح آدمى با همه خلوص خود به سوى او توجه کند و با او سخن بگوید زیرا فرد از آن جهت که خود گوینده است نمىتواند علت و بهانهاى براى بیان کردن سخنها و راز و نیازهاى خودش بوده باشد. لذا این فرضیه که ممکن است فرد براى خودش سخنى بگوید و راز و نیازى کند امرى بطلان پذیر و نا صحیح است. همچنین از طریق این دلیل آشکار مىشود که خداوند متعال یکى است زیرا آدمى در تمامى این حالات فقط رو به سوى یک موجود کامل و غنى با لذات ازلى و ابدى مىکند و نه چندین موجود مفروض خدایى.
و در اینجاست که خداوند متعال با استجابت دعاها و بر آورده ساختن نیازهاى کوچک و بزرگ آدمیان از طریق دعا این برهان را نیز ثمر بخش نموده و از این طریق صحت و اعتبار این برهان را بخوبى تائید نموده است.
هنر فوق العاده بزرگ مردان الهى این بود که گر چه در این دنیا سالهاى سال زندگى کردند و رنجهاى فراوانى را بر خود تحمل نمودند و لیکن هرگز خودشان را بنده دنیا نکردند و سر گرم فریبهاى دنیا و دنیا پرستان نشدند و لذا هم در علم و هم در عمل الگوى نیکان و مؤمنین قرار گرفتند و رسم و آئینالهى شان جاودانى شد. و این همه بدلیل این بود که در مکتب قرآن و اهل بیت(ع) و عرفان و ذکر و دعاى حقیقى پرورش یافته و تعلیم گرفته بودند. و چه بسیار انسانهاى گرفتار و دردمندى بودند که با آه و ناله مداوم خود در دعاهایشان و نیز توکل شان بر خداوند و اظهار نیازمندیشان به او. حاجاتشان بر آورده شد به گونهاى که بعد از استجابت دعاى خود شیرنى این توجه و لطف خداوند را در حق خودشان همواره آنها را به یاد و ذکر خداوند فرا مىخواند.
آداب و شرایط دعا:
آدمى وقتى خداوندش را شناخت و به او ایمان قلبى پیدا کرد و به عنوان مقدسترین چیزها او را پذیرفت در نهانخانه قلبش نورى از عظمت وجود خداوند در جانش تابیده مىشود و همین امر موجب مىشود که چه در مقام عبادات و مناجات و چه غیر آن نسبتبه خدایش حالت احترام و ادب خاصى پیدا کند و مىکوشد که در مقام بندگى عباداتش را خالصانهتر انجام بدهد زیرا خداوند به میزان صدق افراد و نیز کیفیت عمل آنها خیلى توجه دارد.
بر وجه تمثیل چنین گوئیم که لزوم رعایت ادب دعا و عبادات مثل این است که فردى که از کسى چیزى را مىخواهد هر چند هم که آن چیز کوچک بوده باشد. باز او در ابتدا سلام و احوال پرسى مىکند و با رفتارى مؤدبانه در برابر آن فرد قرار مىگیرد آنگاه خواهش خود را بیان مىکند. حالات خداوند متعالى که بالاترین و مهمترین مقامات را دارد. البته رعایت ادب در محضر او لازمتر و واقعىتر از هر کس دیگرى باید باشد البته این حقیقت را نیز باید در نظر داشت که خداوند متعال از بندگانش نه فقط ادب ظاهرى بلکه ادب باطنى افراد را نیز مىخواهد مثلا علاوه بر اینکه باید در ظاهر در برابر محضر خداوند با ادب باشیم در باطن خود نیز با مراقبتهایى که انجام مىدهیم. مىکوشیم تا سخنى غیر حق و غیر ذکر نگوئیم و انگیزههاى گناه آلود و شیطانى را به دل خود راه ندهیم.
دعاى حقیقى تنها خدا را یاد کردن و اظهار نیازها به درگاه او نیستبلکه همراه با آن دعا کننده مىباید بکوشد ادب محضر خداوند را نیز بجاى آورد و این جز با وفادارى به شریعت او و عمل به خواستههاى او به دست نمىآید.
آرى براستى که معامله با خدا هر چند که پرسودترین و پرخیرترین معاملات و تجارتهاست ولى در همان حال سختترین و دشوارترین معاملهها نیز هست که دلى بس قوى و شجاع مىطلبد. عابدان حقیقى از سر معرفت و شوق حقیقى به خداوند است که به او توجه مىکنند و نه از سر عادت و ظاهر سازى براى فریب و یا جلب منافع. اینها هرگز به زیادى عبادات و اطاعتشان نظر نداشته و تکیه نمىکنند بلکه فقط به لطف حق امید دارند و فقط طالب انس و قرب الهى هستند.
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون لزوم رعایت آداب دعا چنین گفتهاند: «دعا کننده باید فرمایش امام صادق(ع) در مصباح الشریعه را بیاد داشته باشد که فرمودند ادب دعا را رعایت کرده و بنگر که چه کسى را چگونه و براى چه مىخوانى؟ عظمت و بزرگى خداوند را باور داشته باش با دیده دل آگاهى او از باطن و اسرار و اعتقادات خود را ببین و راه نجات و هلاک خود را دریاب مبادا چیزى از خدا بخواهى که هلاکت تو در آن بوده ولى گمان دارى که باعث نجات تو است زیرا خداوند متعال مىفرماید و انسان با دعاى خیر شر خود را مىخواهد و انسان شتابکار است. بیندیش که چه و چه مقدار و براى چه درخواست مىکنى.» (21)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى همچنین پیرامون اهمیت رعایت آداب باطنى عبادات و لزوم کسب حقیقت عبادات چنین گفتهاند. «چیزى که براى همگان قابل رویت مىباشد این است که بیشتر مردم در عبادات و کارهاى آخرت و حتى در ایمان و اخلاق خود به شکل ظاهرى آن چسبیده ولى در امور دنیائى علاوه بر انجام دادن شکل ظاهرى براى به دست آوردن حقیقت و واقعیت آن دقت زیادى به خرج مىدهند مثلا بیشتر مردم فقط شکل نماز را بوجود آورده و براى تکمیل ظاهر آن کوشش کرده ولى در پى بدست آوردن روح آن نیستند و مهمترین چیزى که باعث از بین رفتن دین و آخرت انسان شده و او را بسوى دنیا کشیده و باعثحاکمیت هواى نفس بر انسان مىشود همین مطلب است. (22)
ایشان گوید «شرایط باطنى عبارت است از این که ایمان داشته باشد ضرر رسان و سود بخش فقط خداست و این که خدا عنایت داشته و خداوند بهتر و باقىتر است و این که هیچ خیرى نیست مگر با ولایتخدا و نزدیک شدن و دیدار با او و هدف خود را هم منحصر در همین یا در آنچه که بازگشتش به آن است نماید تا جایى که این مؤمن هیچ لذتى از نعمتهاى خدا نبرد مگر از این جهت که این نعمت از خدا است و حتى در نعمتها چیزى نبیند جز این که این نعمتها از جانب خداوند است تا جائى که نفس عقل و روح او از دنیا بریده و مشغول حمد و ثناى او شوند ادامه این حال بسیار گرانبهاست که بجز عده معدودى از اهل معرفت قادر نیستند این حال را حفظ کنند.» (23)
آیت الله میرزا جواد ملکى تبریزى شرایط دعا را اینگونه بیان کردهاند:
1- «حضور قلب: با توجه به این که دعا عبارت است از خواستن و خواستن امرى باطنى است نتیجه مىگیریم که دعاى بدون حضور قلب دعا نیست.
2- خضوع و فروتنى;
3- امیدوارى چون خواستن بدون امیدوارى تحقق نمىیابد امیدوارى نیز از شرایط دعاست.
4- شناختخدا و اعتقاد به قدرت او و علم او به نیاز زیرا امیدوارى که یکى از شرایط دعا مىباشد در صورتى تحقق مىیابد که دعا کننده خداوند را شناخته و علم و قدرت او نسبتبه خواسته خود باور داشته باشد;
5- امیدوارى به خدا و قطع امید از دیگران خداوند مىفرماید و با امید و آرزو و ترس او را بخوانید;
6- پرهیز از گناه بویژه ستم مالى و آبرویى به مردم در حدیث قدسى آمده است. دعا از تو اجابت از من زیرا دعایى از من پوشیده نمىماند مگر دعوت حرام لقمه. (24)
7- گریستن روایتشده استبین بهشت و جهنم گردنهاى است که کسى از آن عبور نمىکند مگر کسانى که از ترس خدا خیلى گریه کرده باشند;
8- سپاس و ستایش خداوند...
9- ذکر نامهاى خدا که مناسب دعایش مىباشد و نیز گفتن نعمتهاى خداوند و شکر آن بیان گناهان و آمرزش خواستن براى آنها.
10- درنگ و عجله نکردن و اصرار و پافشارى در دعا زیرا که خداوند درخواست کننده لجوج را دوست دارد. و حداقل پافشارى این است که دعاى خود را 3 بار تکرار کرده و خواسته خود را 3 بار بگوید;
11- پنهان کردن دعا (25) زیرا هم فرمان خداوند را که پنهانى دعا کنید اجابت کرده و هم از آفت ریا دور مىماند و روایتشده دعاى پنهانى برابر با 70 دعاى آشکار است;
12- شریک ساختن دیگران در دعا;
13- با دیگران دعا کردن دعا در جمع نیز باعث اجابت است;
14- تضرع در دعا به همراه قلب خاضع و بدن متواضع و بدون چاپلوسى;
15- صلوات فرستادن بر محمد(ص) و آل او نیز در اول و آخر دعا باعث اجابت است;
16- پاک دلى و روى آوردن با تمام وجود به خداوند. امر دیگرى که باعث اجابت است توجه کردن بنده به مولاى بخشنده، مهربان و رحیم با قلب باطن و روح خود مىباشد نیز باید دل خود را از غیر خدا بخصوص افکار پستى که باعث نجاست دل و کثیف شدن روح مىباشد مانند افکار حرام، مکروه بخصوص غم و غصه دنیا و ترس از ناگوارىها و بدگمانى به خداوند متعال و بى اعتقادى به وعدههاى او پاک نمود;
17- دعا قبل از بلا چنین دعائى خیلى مؤثرتر از دعایى است که پس از رسیدن بلا و سختى صورت مىگیرد.
18- شریک نمودن دیگران در دعا قبل از خود و براى آنان دعا کردن امر دیگرى که در دعا مؤثر است این است که دیگران را در دعاى خود شریک نمایند ولى بهتر است قبل از خود براى آنان دعا کند.
19- بلند کردن کف دستها هنگام دعا.
20- در دست داشتن انگشترى عقیق یا فیروزه
21- صدقه دادن.
22- اوقات خاص از قبیل شب و روز جمعه، وقت نماز عشاء، آخر شب تا طلوع فجر بعد از نمازهاى واجب، 3 شب قدر در ماه رمضان، هنگام وزیدن بادها و باریدن باران، از بین رفتن سایهها و ...;
23- مکانهاى خاص، انتخاب مکانهاى شریف;
24- حالات عالى مانند رقت قلب.
25- طهارت نماز و روزه.» (26)
علاوه بر آنچه گفته شد تفکر در معانى دعاها و همچنین بدست آوردن فلسفه عبادات و فهم اسرار آن نیز واجب است زیرا هر نوع عبادت و پرستشى و بلکه هر نوع عمل نیکى مىباید با جریانى از معرفت و حکمت همراه شود و گرنه ارزش آن همچون یک عمل جبرى و یا عملى که فقط از روى عادت انجام مىشود.پائین خواهد آمد.
براى استجابت دعا نیز علاوه بر رعایت آن آداب دعا. مىباید همواره به این دو نکته نیز توجه فراوان داشت اول اینکه صاحب حقى بوده باشیم مثل مظلومین و نه مثل ظالمین و دیگر اینکه بکوشیم همواره با کسب آبرو و عزت به محضر عبادت خداوند برویم همچنین از شکر خالصانه خداوند براى نعمتهاى عظیم مادى و معنوى اش و اظهار توبه و تصحیح اعمال نباید غافل شد زیرا اینها نیز عوامل مؤثرى در استجابت دعا هستند. خداوند آنقدر مهربان و با محبت است که اگر با ادب و سلوک الهى هر چه از او بخواهیم (البته اگر از روى حکمت و خیر بوده باشد) او به ما خواهد داد ولى ما اغلب فقط به نعمتهاى مادى و نیازهایى که فقط زندگى ما را سر و سامان مىدهند قناعت مىکنیم و سخت از نعمتها و الطاف عظیم معنوى او غافل و بىتوجه هستیم.
در آخر از خداوند متعال چنین مىخواهیم که ما را در فهم اسرار عبادات و دورى از دنیا طلبىهاى مذموم و ناپسند موفق بدارد و نیز به همراه آن مىخواهیم که به ما شوق و همتى قوى براى انجام عبادات و اوامر حکیمانهاش ببخشد بگونهاى که سختى و ناملایمات روزگار هرگز نتواند به آن آسیبى وارد کند همچنین استجابت دعاهاى خیر مؤمنین و مؤمنات را از آن وجود سراسر رحمت و لطف و خیر و زیبایى مطلق و بى پایان خواهانیم.
الحمد لله رب العالمین.
پىنوشتها:
1- فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس الفنون، بهروز ثروتیان، ص 128، انتشارات مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران، 1352.
2- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 41، شرکتسهامى انتشار، 1355
3- اسرار عبادات، عبد الله جوادى آملى، ص 89، انتشارات الزهراء، 1374.
4- بیست گفتار، مرتضى مطهرى، ص 289، انتشارات صدرا، 1358.
5- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صفحات 11 و 14، آستان قدس رضوى: 1373.
6- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، ص 53، مؤسسه مطلع الفجر، 1371.
7- همانجا ،ص 37
8- همانجا، ص 50
9- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 23 و 24
10- بیست گفتار، مرتضى مطهرى(ره)، ص 286.
11- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، ص 67.
12- همانجا، ص 57
13- همانجا، ص 66.
14- همانجا، صص 60 و 61
15- آئین نیایش، ابراهیم غفارى، صص 22 و 23.
16- همانجا، ص 24.
17- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمالنژاد، صفحات 81 تا 85
18- نیایش، آلکسیس کارل، محمد تقى شریعتى، صفحات 63 تا 65
19- دعا پرواز روح و راه زندگى، محمد تقى مدرسى، مصطفى کمال نژاد، صص 57 و 58
20- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره)، ابراهیم محدث، ص 168، انتشارات اخلاق، 1375.
21- المراقبات، میرزا جواد ملکى تبریزى(ره) ابراهیم محدث، ص 450.
22- همانجا، صص538 و 539
23- همانجا، صص 257 و 258
34- خداوند آنقدر آگاه و شنوا و لطیف است که هر نوع دعائى را هر کجا که باشد و هر چقدر که آرام و آرام نیز گفته شود بطور دقیق آن را مىشنود پس هر چقدر از درونمان خدا را آرام صدا بزنیم خدا باز آن را خواهد شنید پس فقط باید کوشید که قابلیت و زمینه براى استجابت دعاهایمان را بدست آوریم.
25- رفتار انسانها در تنهائىهایشان بسیار مختلف و بلکه عجیب استیکى در تنهائىهایش فقط به افکار پست و شیطانىاش عمل مىکند و دیگرى در تنهائىها وقتش را به بطالت مىگذراند و دیگرى در تنهائىهایش خدا را مىخواند و دائم در فکر پرورش استعدادهاى روحى مثبتخود است.
26- همانجا، صص 231 تا 257.
رمضان، تجلى معبود (ره توشه راهیان نور)ص 101
نظرات کاربران ()
سایت جدیدمشرط مدیریت بر دیگرانعملیات روانی در فاطمیهجزئیاتی از پشت پرده راه اندازی یک تلویزیون اپوزیسیونهجدهم فروردین سالروز شهادت رحمان شرفخانییک هموطن مسیحی در مناطق عملیاتی مسلمان شدراهکار رهبرانقلاب برای مساله حجابجهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری از سال 1370بازی تب (تحلیل و بررسی بازیهای رایانه ای و ویدئویی)نشانه نفاق (برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری)اتاق اسرارآمیزعید نوروز در میان مسلمانان، روز رجوع به خود و تقرب به خداستپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص) - بخش دومپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص)آموزش قرآن در امامزادگان؛ گام سازمان اوقاف در تربیت قرآنی کودکان[همه عناوین(184)][عناوین آرشیوشده]
این وب سایت از نگاه شخصی بوده وهیچ ارتباطی به جایگاه حقوقی بنده ندارد