فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است... مقام معظم رهبری . . .
فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است... مقام معظم رهبری . .
نقل است که از یکی از خواص او پرسیدند: او شب چون میگذراند؟ گفت: چون لَختی از شب برود و او از اوراد فارغ شود، به آواز بلند گوید: الهی و سیّدی! شب درآمد و ولایتِ تصرفِ ملوک به سر آمد و ستارگان ظاهر شدند و خلایق بخفتند و صوتِ مردمان بیارامید و مردم از درِ خلق رمیدند و بایستهایِ خود بنهفتند و به نوم، درها بستند و پاسبانان برگماشتند و آنها که بدیشان حاجتی فرو گذاشتند. بار خدایا! تو زندهای و پایندهای و بینندهای، غنودن بر تو روا نیست و آنکه تو را بدین صفت نداند، هیچ نعمت را مُقِرّ نیست. تو آن خداوندی که ردّ سایل بر تو روا نباشد. آنکه دعا کند از مؤمنان، بر درگاه است، سایل را باز ندارید.
بار خدایا! چون مرگ و گور و حساب را یاد کنم، چگونه از دنیا بهرهای؟
پس از تو خواهم از آنکه تو را دانم و از تو جویم، از آنکه تو را میخوانم راحتی در حالِ مرگ، بیبرگ و عیشی در حالِ حساب بیعقاب؛ این میگفتی و میگریستی تا شبی او را کسی گفت: یا سیّدی چند گویی؟!
گفت: ای دوست! یعقوب را یک یوسف گم شده چنان بگریست که چشمهایش سفید شد. من ده کس از اجداد خود یعنی حسین و قبیله او را در کربلا گم کردهام. کم از آن کس در فراق ایشان دیدهها سفید کنم.
و این مناجات به عربی بود و به غایت فصیح. اما ترکِ تطویل کرده معانی آن را به پارسی آوردیم تا مکرّر نشود.1
--------------------------------------------------------------------------------
1ـ تذکرة الاولیا، ص 925.
نظرات کاربران ()