پنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص)
در کتاب «دعائم الاسلام، عهدنامه مفصلى از پیامبر اعظم حضرت محمد(ص) نقل شده که حاوى نکات بسیارى در شیوه حکمرانى و نکات مدیریتى است. آن چه مىخوانید، اقتباس و تلخیصى از این عهدنامه و منشور نورانى، خطاب به کارگزاران و مدیران است:1. بنگر که کجا و چگونه بودى و امروز در کجایى؛ نصیحت را از خودت آغاز کن و در کار خاصان و شناخت آن چه به سود و زیان توست، نیکو بنگر.
2. چنان مباش که پندارى کرامتى را که خدا در حق تو کرده، واجبات را از دوش تو برداشته و تو شایسته آنى که مسئولیت سنگین را از تو بردارد؛ از این رو، در پى شهوات و خواستهها بروى.
3. جایگاه خود را بشناس؛ سرانجام خود را در نظر آر و آن را بسیار یاد کن و بسیار بیندیش که چه مىکنى و چه کسانى با تو مشارکت دارند.
4. ببین پدرانت، حکمرانان و شاهزادگان دیگر کجایند که دنیا خوار بودند؟ تو اکنون میراث خوار آنان و اداره کننده حکومت آنان هستى؛ چه شد آن گنجها که اندوختند و آن بدنهاى ناز پرورده و آن امیر زادگان مرفه اکنون کجایند؟
5. از بدىها گذشتگان عیب مىگرفتى و کارشان را زشت مىشمردى؛ امروز از خودت عیب جویى کن و برحذر باش که به همان سرنوشت دچار نشوى.
6. تو درباره پیشینیان و کارشان داورى مىکردى؛ آیندگان هم درباره تو و کارهایت به قضاوت خواهند نشست و نسبت به تو همان را خواهند گفت که تو درباره دیگران مىگفتى.
7. ثروت اندوزى از حرام را نیرو مپندار و بذل و بخشش ناحق را سخاوت ندان. «قدرت»، در خویشتندارى است و «جود»، در پرداخت آن چه وظیفه توست.
8. دلت را خانه مهرورزى به مردم قراربده؛ نسبت به مردم درندهاى مباش که لغزش هایشان را فرصت و غنیمت شمارى؛ زیرا آنان یا هم کیش تو یاهمنوع تو هستند و به عفو و گذشت تو محتاجند.
9. در کیفر، شتاب مکن؛ مگو که امیرم و هر چه خواستم، مىکنم و هر گاه قدرت و حکومت، تو را به غرور و عجب کشاند، به یاد خدا باش که برتر از توست و به یاد مرگ باش که سرمستى و شادمانى بىجاى تو را در هم مىشکند.
10. میان خود و نزدیکانت با مردم منصفانه رفتار کن که اگر انصاف نکنى، در حق آنان ستم کردهاى و هر که به بندگان خدا ستم کند، طرف حسابش خداست.
11. شیوه ظالمانه، به زوال نعمت مىانجامد و اصرار بر ظلم، انتقام الهى را در پى دارد؛ زیرا خداوند، دادخواه مظلومان و دشمن ظالمان است.
12. به کارى بیشتر بپرداز که در راستاى حق و رضاى خالق و توده مردم باشد؛ نه آن چه که با رضایت خواص، رنجش عموم مردم را در پى دارد.
13. توده مردم، سامان بخش امور زمامداران و بازوى حاکم و مایه خشم بر دشمنانند؛ پس تا وقتى مطیع فرمانند، دلت با آنان و میلت همراه ایشان باشد.
14. آنان که بیشتر در پى کشف عیوب مردمند، در نظرت نکوهیدهتر باشند؛ زیرا در مردم عیبهایى است که والى سزاوارتر است تا آنها را بپوشاند.
15. آن چه بر خود نمىپسندى، بر مردم هم مپسند و تا مىتوانى رازها و عیوبشان را بپوشان تا خدا هم عیوب تو را بپوشاند.
16. در پذیرش سخنِ سخن چینان، شتاب مکن که سخن چین راست نمىگوید.
17. بخیلان، حریصان و ترسویان را در مشورتهاى خویش واردمکن؛ زیرا بخل و حرص و ترس، هرسه، ریشه در بدبینى به خدا دارد.
18. بدترین وزیران و همکارانت، آنانند که همکار امیران پیشین و همدست جرایم آنان بودهاند؛ آنان را در حکومت خود راه مده و در کارهایت وارد مکن.
19. کسانى را یاران و همکاران خاص خویش برگزین که همکار ظالم و یاور گنه کار نبودهاند؛ آنان را مخصوص همنشینى و دوستى در نهان و آشکار قرار بده و کسانى را گرامىتر بدار که نسبت به حق، گویاتر و نسبت به مردم، با انصافتر باشند.
20. با کسانى بیشتر همدم باش که اهل تقوا، راستى، خرد و شرافت باشند و از کسانى بیشتر فاصله بگیر که اهل تملق، چاپلوسى و ستایشگرىاند؛ زیرا مدح بسیار، غرور و غفلت مىآورد.
21. نیکوکار و بدکار را به یک چشم نگاه مکن؛ زیرا اگر چنین کنى، نیکوکار، در کارش بىانگیزه مىشود و خلافکار، در کار خلافش گستاخ مىگردد.
22. سنتهاى خوب گذشته را بر هم مزن و سنتهاى مضر به روشها و سنن خوب گذشته را پایهگذارى مکن.
23. در برپایى عدل و حق، با عالمان و حکیمان بسیار مشورت کن که این شیوه، احیاگر عدل و زداینده باطل است.
24. کسانى را به فرماندهى لشکریان بگمار که بردبارتر، داناتر، با سیاستتر و خوش اخلاقتر باشد و نیز دیر به خشم آیند؛ زود عذر پذیرند و به ضعیف، رأفت داشته باشند.
25. با کسانى بیشتر بپیوند که دین شناس، دیندار، خوشسابقه و شجاع باشند.
26. به سبب توجه به کارهاى بزرگ، امور کوچک نظامیان را نادیده نگیر که هر کدام از کارهاى بزرگ و کوچک، جاى خاص خود را دارند.
27. زندگى لشکریان و سپاهیان و خانواده آنان را تأمین کن تا در جنگ با دشمن، یک دل باشند و فکرشان نگران خانه و خانواده خود نباشد.
28. امنیت عمومى در شهرها و همدلى و همبستگى لشکریان، بهترین نور چشمىِ زمامداران است.
29. به فرماندهان شجاع و رزمندگان لایق، توجه خاص داشته باش و از حال یکایک آنان جویا شو و از آنان ستایش کن تا هم شجاعان، شجاعتر شوند و هم دیگران تشویق گردند و در عین حال، مأمورانى امین و صادق را بر آنان بگمار تا عملکرد آنان را در جبهههاى نبرد، به طور دقیق، به تو گزارش دهند.
30. موقعیت بزرگان، سبب نشود که تلاش اندک آنان رابزرگ شمارى و وضعیت افراد عادى، موجب نگردد که تلاش عظیم آنان را ناچیز شمارى.
ادامه در بخش دوم
نظرات کاربران ()
سایت جدیدمشرط مدیریت بر دیگرانعملیات روانی در فاطمیهجزئیاتی از پشت پرده راه اندازی یک تلویزیون اپوزیسیونهجدهم فروردین سالروز شهادت رحمان شرفخانییک هموطن مسیحی در مناطق عملیاتی مسلمان شدراهکار رهبرانقلاب برای مساله حجابجهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری از سال 1370بازی تب (تحلیل و بررسی بازیهای رایانه ای و ویدئویی)نشانه نفاق (برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری)اتاق اسرارآمیزعید نوروز در میان مسلمانان، روز رجوع به خود و تقرب به خداستپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص) - بخش دومپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص)آموزش قرآن در امامزادگان؛ گام سازمان اوقاف در تربیت قرآنی کودکان[همه عناوین(184)][عناوین آرشیوشده]
این وب سایت از نگاه شخصی بوده وهیچ ارتباطی به جایگاه حقوقی بنده ندارد