تاملى در مسئله دعا 1
شناخت انسان بدون شناخت جنبههاى مختلف روحى او ممکن نخواهد بود و یکى از مهمترین و پیچیدهترین حالات روحى انسان که هم در حوزه انسان شناسى و هم در حوزه حکمت و عرفان الهى بطور بسیار دقیق و گستردهاى مورد مطالعه و بررسى قرار مىگیرد وجود حالات عرفانى او و از آن جمله دعا و راز و نیازهاى او با خدایش است و همین حالت است که مىتوان آن را نقطه اتصال وجود آدمى با متافیزیک (ماوراء الطبیعه) دانست. زیرا دعا جدىترین و پاکترین و قوىترین نحوه برقرارى ارتباط انسان با خالق حکیم و مهربانش است.
فرق اساسى انسان نیز با موجودات دیگر در سه چیز استیکى تفکر متعالى و قدرتمند اوست و دیگرى اختیار و اراده او براى رسیدن به آرزوهاى گوناگونش و دیگرى عشقى همراه با معرفتبه خداوند و یکى از تجلیات این عشق و شیفتگى دعا و مناجات و رازگوئى با خداوند است.
با ذکر این مطلب آشکار مىشود که دعا علاوه بر اینکه در معارف الهى خصوصا در عرفان اسلامى از اهمیت ویژهاى برخوردار است تا حدى که عرفاء آن را یکى از ابواب کشف و شهود حقایق براى اولیاء الهى دانستهاند همچنین در نزد طبقات دیگرى از انسانها هم داراى اهمیت مخصوصى است و لذا در این فرصت اندک و لزوم بحث از دعا ما به مهمترین اصول و بنیادهاى آن اکتفاء نموده و مقاله را با ارائه مطالبى پیرامون تعریف دعا، عوامل و زمینههاى توجه نمودن به دعا، اهمیت دعا، فواید دعا، و آداب دعا، به پایان مىرسانیم.
تعریف دعا
در فرهنگ اصطلاحات و تعریفات نفایس الفنون چنین آمده است که «دعا طلب کردن حاجت است از بارى تعالى به تضرع و اخلاص و گاه بود که غرض از دعا مجرد مدح و ثنا بود و بیشتر ادعیه خواص و اولیاء که از ما سوى الله اعراض نمودهاند از این قبیل تواند بود و جمعى گفتند دعا آن است که مروى باشد از شارع به تصریح یا به تعریض و هر آنچه مروى نباشد آن را مناجاة خوانند و دعا هم به قول باشد و آن صریح بود چنانکه رب ارحم واعط و یا به تعریض چنانکه رب انى ضعیف و هم به فعل.» (1)
دکتر آلکسیس کارل نیز بیان زیبایى در تعریف دعا دارد. وى مىگوید: نیایش اصولا کشش روح به سوى کانون غیر مادى جهان است. به طور معمول نیایش عبارت است از تضرع و ناله مضطربانه و طلب یارى و استعانت و گاهى یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونى و مستمر و دور تر از اقلیم همه محسوسات است. به عبارت دیگر مىتوان گفت که نیایش پرواز روح به سوى خداست و یا حالت پرستش عاشقانهاى نسبتبه آن مبدئى است که معجزه حیات از او سر زده است و بالاخره نیایش نمودار کوشش انسان استبراى ارتباط با آن وجود نامرئى آفریدگار همه هستى عقل کل، قدرت مطلق، خیر مطلق» (2)
دعا توجه و سخن آگاهانه وجدى فطرت پاک انسانى با خالق دانا و مهربانش در تمامى حالات و بخصوص در تنهاترین و غریبانهترین حالاتش است که از سر آگاهى به جنبههاى گوناگون نیازهاى خود و یا اعتراف به پلیدى گناهان خود و اظهار توبه به درگاه او بوجود مىآید و مىتواند شامل اظهار نیازها و یا مدح و ثناى او بوده باشد و این حالتى عرفانى است که به صورت مناجات و ذکر قلبى و یا زبانى در افراد آشکار مىشود.
عوامل توجه به دعا
در نظر اهل معرفت و عارفان حقیقى وجود خداوند به قدرى مقدس و محترم و داراى محبوبیت است که او را با هیچ چیز نمىتوان برابر دانست زیرا تمامى خیرات و زیبائىها و نیز تمامى آنچه را که آرزوهاى متعالى انسان و هر موجود دیگرى را بوجود مىآورد و محقق مىسازد از خداوند است. خداوند هم خلق کردنش حکیمانه و بى مانند است و هم محبتش بیکران و وصف ناپذیر و روح نواز و هم تنبیه و ادب کردنش عین عدالت و محبت است. با این وصف تمامى موجودات که ساخته ستحکمت و محبتخداوند هستند تا زمانى که موجود هستند و نیز تا زمانى که از خود و فطرت حقیقى شان غافل نشدهاند همواره رو به سوى آن کمال مطلق و زیبایى مطلق و خیر مطلق دارند و به سوى او نیز در حرکتخواهند بود. منتها در مسیر زندگى علل و شرایطى مانع توجه و ارادت قلبى آنها به خالق شان مىشود که با رفع این موانع دوباره آن توجه و ارادت حقیقى موجود شده و ادامه مىیابد.
استاد آیت الله جوادى آملى پیرامون این مسئله گفتهاند که: «چیزى در جهان نیست که به یاد حق و خداى سبحان نباشد این انسان مىباشد که گاهى غافل است و گاهى غیر غافل» (3)
استاد مرتضى مطهرى پیرامون علل توجه به خداوند گفتهاند: «انسان در دو حال ممکن استخدا را بخواند یکى وقتى که اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختى و اضطرار گردد و یکى وقتى که روح خودش اوج بگیرد و خود خویشتن را از اسباب و علل منقطع کند در حال اضطرار و انقطاع اسباب انسان خود به خود بطرف خدا مىرود احتیاج به دعوت ندارد و البته این کمالى براى نفس انسان نیست کمال نفس در این است که خودش خود را منقطع سازد و اوج بگیرد.» (4)
آن زمان که آدمى به بلاها و سختىهاى بزرگ مبتلا مىشود و یا در زمانى که مسئله مرگ کسى و یا کارگشائى و معجزه بزرگى در زندگىاش مطرح مىشود. همان موقع است که اصل مهم خداجویى بوجود آمده و کم کم رشد مىکند.
همچنین آدمى اگر مراحل وجود یافتن و سیر تحولات زندگى خود را از آغاز تا زمان حاضر به دقت و با دیده بینا و منصف مورد مطالعه و بررسى قرار دهد به طور طبیعى توجهاش به خداوند و الطاف کریمانه او معطوف خواهد شد و این خود مىتواند عامل بسیار قوى براى دعا و مناجات و ذکر الهى باشد.
عامل مهم دیگر این است که روح انسان وقتى از این عالم دنیا و حوادث آن خسته و دلتنگ شده باشد اگر ذرهاى در دلش نور معرفت و ایمان الهى باشد خدایش را با زبان فقر و نیازمندى و شکر مىخواند.
اهمیت دعا
اهمیت نیایش را در این کتاب مقدس آسمانى (قرآن کریم) مىتوان از سه نظر استفاده کرد:
1- از آیاتى که خداى تعالى در آن بندگان مومن خود را ترغیب و تاکید فرموده که او را نیایش کنند. مانند این آیات «اجابت مىنمایم دعاى نیایشگر را هرگاه مرا بخواند در هر حال و هر جا که باشد (بقره 186)، بخوانید پروردگار خود را با حالت زارى که نشانه نیاز است و در حال پنهانى که دلیل اخلاص (اعراف 53 و 54) بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را (مومن 62)
2- از آیات و قصههاى برخى از پیامبران که هرگاه نیازى داشتهاند و یا به شدائدى گرفتار شدهاند تنها مشکل گشاى آنان نیایش بوده استحضرت آدم(ع) پس از ترک اولى در مقام اعتراف به تقصیر چنین استغاثه کرد اى پروردگار ما بر نفسهاى خود ستم کردیم اگر نیامرزى ما را بو بر ما رحم نیاورى هر آینه از زیانکاران باشیم (اعراف 22) و حضرت نوح پس از صدها سال تحمل شداید نجات خود را از چنگال قوم بى انصاف به وسیله دعا به دست آورد و نوحا اذنادى من قبل فاستجبناله (انبیاء 76)
3- اهمیت نیایش را مىتوان از آیاتى فهمید که خود به صورت دعا آمده است... پروردگارا عطا فرما ما را در این سراى توفیق بندگى و در آن سراى جزاى نیک و نگه دار ما را از عذاب دوزخ (بقره 197) (5)
و نیز در بحار الانوار جلد 93 ص 291 چنین آمده است که «بگو خداوند من، اگر دعاى شما نبود به شما اعتناء نمىکرد (6) و همچنین امام رضا(ع) از پیامبر نقل مىکند که فرمودند «دعا سلاح مومن، ستون دین و روشنائى آسمانها و زمین است» (7)
مرد شامى از امام على(ع) پرسید کدام سخن به نزد خداوند بهتر و برتر است؟ امام(ع) پاسخ داد ذکر بسیار، تضرع به خدا و دعا (8)
حضرت امام خمینى(ره) پیرامون اهمیت دعا چنین فرمودهاند که: «همه خیرات و برکات از همان دعا خوانهاستحتى آنها که به طور ضعیف دعا مىخوانند و ذکر الله مىگویند به همان اندازه که طوطى وار در آنها تاثیر کرده بهتر از آنهایى هستند که ترک دعا کردهاند. نماز خوان ولو اینکه مرتبه نازلهاى داشته باشد از نماز نخوان بهتر است آرى همین دعا خوانها و همین کسانى که به ظواهر اسلام عمل مىکنند یا پرونده جنایت ندارند یا پرونده جنایتشان نسبتبه دیگران کمتر است همین دعا خوانها در نظم این عالم دخالت دارند دعا را نباید از بین این جمعیتبیرون برد جوانهاى ما را نباید از دعا منصرف کرد» (9)
استاد مرتضى مطهرى(ره) نیز پیرامون اهمیت دعا از دیدگاه اولیاء الهى گویند «اولیاء خدا هیچ چیزى را به اندازه دعا خوش نداشتند همه خواهشها و آرزوهاى دل خود را با محبوب واقعى در میان مىگذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوبهاى خود اهمیت مىدادند بخود طلب و راز و نیاز اهمیت مىدادند، هیچ گونه احساس خستگى و ملامت نمىکردند.» (10)
از دیدگاه اهل معرفت و عابدان حقیقى سر آمد تمامى زیبایىها و خیرات همانا توجه و نجواى حقیقى با خداوند است آنان یاد و ذکر خداوند را جزو زیباترین و شریفترین حالات در عالم هستى مىدانند. توجه و عشق به خداوند بزرگترین قدرت دهنده روح است و راز خستگى ناپذیرى و شکست ناپذیرى مردان بزرگ الهى نیز در همین نکته است که روح آنان در حالتبالائى از شیفتگى و امید و توکل و مناجات با خداوند قرار دارد آنها جسم خود را با یک تکه نان مشغول مىدارند و روح شان رهبر جسم شان شده است ولى هرگز روح شان را سرگرم دنیا پرستىها و ظواهر دلفریب و گمراه کننده آن نمىکنند تا بتوانند به مقامات عالیه روحانى برسند و اندکى بیشتر لذت قرب و انس با خداوند را درک کنند.
دنیا بدون یاد و ذکر خدا کفرستانى بزرگ خواهد بود که زندگى در آن هر لحظه لحظهاش زندگى جهنمى است زیرا همان گونه که موجودات به اتکاء به لطف الهى موجود شدهاند همینطور هم زندگى مطلوب انسانها بدون توجه جدى و عملى به خداوند هرگز بوجود نخواهد آمد. دلهاى انسانها نیز همچون درختان بهار و زمستانى دارد بهار آنها عشقهاى پاک و سازنده و امید به خداوند است و زمستان شان گناهان خود و غفلت از یاد خداوند و مبتلا شد به ظلم و جفا کارىهاى دیگران است.
جدىترین و پاکترین حالاتش را آدمى فقط در مناجات و دعا با خداوند پیدا مىکند زیرا انسان به یقین مىداند که نمىتواند چیزى را از او مخفى کند پس او همه افکار کوچک و بزرگش و زشت و زیبایش را به خوبى مىداند. و این بدین علت نیز مىباشد که آدمى خودش را در مقابل فهیمترین و مهربانترین موجودات احساس مىکند.
دکتر آلکسیس کارل نیز بیان بسیار زیبایى پیرامون اهمیت و لزوم دعا دارد. ایشان گویند «انسان هم چنانک به آب و اکسیژن نیازمند استبخدا نیز محتاج است احساسى عرفانى در ردیف قدرت مکاشفه، احساس اخلاقى احساس جمال و نور عقل به شخصیتبشرى شکفتگى و انبساط پر معنا و کاملى مىبخشند ... روح نیمىاش عقل است و نیم دیگرش احساس ما باید هم زیبایى دانش را دوستبداریم و هم زیبایى خدا را» (11)
«اجتماعاتى که احتیاج به نیایش را در خود کشتهاند معمولا از فساد و زوال مصون نخواهند بود. این از آن جهت است که متمدنین بى ایمان نیز همچون مردم دیندار وظیفه دارند که به مسئله رشد همه فعالیتهاى باطنى و درونى خود که لازمه یک وجود انسانى است دلبستگى پیدا کنند» (12)
این حقیقتى استبزرگ که عقل گرائى و علم مدارى محض هرگز منجر به تکامل و سعادت انسانها نخواهند شد. بلکه توجه و شیفتگى و فداکارى در راه خداوند است که زندگى و آخرت او را سر و سامان خواهد داد. زیرا که عقل جز احتیاط کارىهایش و توجیه و تفسیرهاى شخصى و منفعتى و بعضا غلط خود به چیز دیگرى توجه نمىکند ولى دل آگاه و بیدار همه چیزش را مخلصانه در راه خداوند و اوامر حکیمانه و بر حق او فدا مىکند و البته خداوند نیز دلى را که اینگونه باشد به مهر و خیر عظیم خودش واصل خواهد نمود.
اصلا چگونه ممکن استبه خداوند و اوامر او توجه نکنیم در حالى که سراسر وجودمان آه نیازمندىاش به سوى آن خالق یکتا و مهربان همواره بلند است و نیز جز با عشق آگاهانه به خداوند و فراهم کردن توشه عبادات و طاعات و وفادارى در راهش با کدام جرئت و امید مىتوان به طرف او حرکت کرد. اساسا هرگاه آدمى نسبتبه وظایف و توجهات مهم زندگى خود چه مادى و چه معنوى غفلت ورزد به همان میزان از چیزهاى باارزش و مفید بسیارى محروم خواهد شد مثلا آن کسانى که به تربیت فرزندان خود توجهى نداشته باشند بدون شک از داشتن فرزندان خوب و با ادب محروم خواهند شد.
اگر اندکى بیشتر مطالعه و دقت کنیم ریشه همه نابسامانىها و گرفتارىهاى زندگى فردى - اجتماعى خود را در ضعف توجه به معنویات الهى و ضعف در پرورش استعدادهاى مثبت روحى خود خواهیم یافت و البته براى بوجود آمدن این ضعفها و نقائص نیز علل بسیارى مىتوان ذکر نمود که شایسته استبراى رفع آنها بطور جدى از طرف دانشمندان علوم انسانى و عالمان و مبلغین دینى و نیز مسئولین حکومتى در این امر تدبیرات سودمندى در نظر گرفته شود و گامهاى مثبتى بر داشته شود.
فواید دعا
دکتر آلکسیس کارل پیرامون این حقیقت که دعا داراى اثرات مثبت و سازندهاى است چنین گفته است «آنچه تا کنون بطور مطمئنى مىدانیم این است که نیایش ثمرات مخصوص و لمس شدنى بسیار ببار مىآورد نیایش هر چقدر به نظر عجیب بنماید ما ناچاریم آن را همچون واقعیتى بنگریم که هر چه بخواهد مىیابد و هر درى را که بکوبد در برابرش گشوده مىشود.» (13)
ایشان باز چنین گفتهاند که «حتى وقتى که دعا تا سطح بسیار پائینى تنزل مىکند و به صورت بیان طوطى وار فرمولهاى معینى در مىآید تمرینى براى پیدایش یک زمینه کاملا لازم روحى به شمار مىرود. و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را همراه با هم تقویت مىکند در چهره کسانى که به نیایش مىپردازند تا حدود تقریبا ثابتى حس وظیفهشناسى، کمى حسد و شرارت و تا اندازهاى حس نیکى و خیر خواهى نسبتبه دیگران خوانده مىشود.
مسلم به نظر مىرسد که در صورت تساوى قدرت مغزى و علمى میان دو نفر سجایا و خصایص اخلاقى آنکه حتى به صورت بسیار معمولى و متوسطى نیایش مىکند تکامل یافتهتر از آن دیگرى است نیایش هنگامى که مدام و پرشور و حرارت است تاثیرش بهتر آشکار مىشود.» (14)
حضرت امام خمینى(ره) در جواب به آن دسته از افراد که مىگویند ادعیه انسان را از کار و سازندگى باز مىدارد و دعا خوانى امرى بى ثمر و بیهوده است. چنین گفتهاند: دعا نقش سازندگى دارد آنهایى که به خیال خودشان مردم را از دعا و ذکر پرهیز مىدهند تا مردم به دنیا بپردازند نمىدانند که همین دعا آدم را مىسازد اقامه عدل را در دنیا همین انبیایى کردند که اهل ذکر و فکر و دعا بودند قیام ضد ستمگرها را همینها کردند همان حضرت حسین بن على(ع) که دعاى روز عرفهاش را مىبینید همین دعاها همین توجهات به خدا انسان را به مبداء غیبى متوجه مىکند که اگر انسان درستبخواند این توجه به مبداء موجب مىشود که انسان علاقهاش به خود کم شود و نه تنها مانع فعالیت نمىشود، بلکه فعالیت هم مىآورد. فعالیتى که براى خودش نیستبراى بندگان خداست و مىفهمد که فعالیتبراى بندگان خدا خدمتبه خداست.
کسانى که از کتب ادعیه انتقاد مىکنند، براى این است که جاهلند و نمىدانند که این کتب ادعیه چطور انسان مىسازد، نمىدانند این دعاهایى که از ائمه ما وارد شده است مثل مناجات شعبانیه، دعاى کمیل، دعاى عرفه حضرت سید الشهداء، دعاى سمات و ... چه جور انسان را درست مىکند همان کسى که دعاى شعبانیه را مىخواند شمشیر هم مىکشد و با کفار جنگ مىکند.
دعا فعالیت و نور مىآورد. ادعیه انسان را از ظلمت نجات مىدهد وقتى از ظلمت رها گردد انسانى مىشود که براى خدا کار مىکند براى خدا شمشیر مىزند، براى خدا جنگ مىکند قیامش براى خداست نه این که ادعیه انسان را از کار باز خواهد داشت...
همین کتابهاى ادعیه انسان را آدم مىسازد وقتى یک انسانى آدم شد و به همه مسائل اسلامى و انسانى عمل مىکند و براى خود یا زراعت مىکند یا تجارت و یا کار دیگر و براى خدا جنگ، همه جنگهائى که در مقابل کفار و ستمگرها شده از اصحاب توحید و از این دعا خوانها بوده است آنهایى که در رکاب رسول خدا(ص) و در رکاب امیر المؤمنین(ع) بودند اکثرا اهل دعا و عبادت زیاد بودند.» (15)
حضرت امام خمینى سپس سخن خود را چنین ادامه مىدهند که «دعا اثر اقتصادى دارد آیا آنها که اهل حدیث و اهل ذکر و اهل دعا بودهاند به این جامعه بیشتر خدمت کردهاند یا آنهائى که اهل اینها نبوده و مىگفتند ما اهل قرآنیم؟!
تمام این خیرات و مبرات که مىبینید از این مؤمنین است تمام این موقوفات از اهل ذکر و اهل نماز است نه از غیر اینها، در میان اشراف و متمولین، سابق آنهائى که نماز خوان بودند مدرسه و مریض خانه و امثال آن درست کردند این یک مطلبى است که نباید از بین مردم بیرونش برد. بلکه باید ترویجش کرد باید مردم را وادار کرد به اینکه این توجهات را به خدا داشته باشند.
دعا اثر سیاسى و تربیتى دارد قطع نظر از اثر دعا براى رسیدن انسان به کمال مطلق براى اداره کشور هم کمک مىکند براى کمک کردن یک وقت انسان مىرود. دزد را مىگیرد یک وقت دزدى نمىکند آنهائى که اهل مسجد و دعا هستند اخلال نمىکنند این خودش کمکى به جامعه است.
آنهایى که سر گردنه مىروند و آدم مىکشند اهل این معانى نیستند اگر بودند این جنایات را نمىکردند. تربیت جامعه به همین چیزهاستبه همین ادعیه است که از خدا و پیغمبر (صلى الله علیه و آله) و ائمه وارد شده است.» (16)
آیت الله محمد تقى مدرسى نیز اثرات دعا را اینگونه بیان نمودهاند:
«ذکر: ذکر خداى متعال امرى است که قرآن در بسیارى از آیات خود بر آن تاکید مىورزد. اى کسانى که ایمان آوردید! خدا را بسیار ذکر کنید. (41 احزاب) حکمت ذکر از آنجاست که ذکر دانه دوستى خدا را در دل انسان مىکارد و به آن اکتفا نمىکند که انسان خدا را فقط بشناسد بلکه باید او را دوستبدارد و زمانى که بنده به مرحله دوستى خدا رسید و دلش را به محبت او آباد کرد طاعات داراى محتواى حقیقى خواهند شد و نیز طاعات به شکل طبیعى از اعضاء انسان جارى مىشود. همان گونه که سیل از بلندى سپس دعا به درود فرستان به پیامبر و ذکر ثناى او و بیان صفات پسندیده و ستوده آن حضرت مىرسد این کار ایمان تو را به پیامبر عمیقتر از قبل مىکند. همچنین بر اهل بیت(ع) نیز در دعا ثنا و ستایش مىشود.
عقاید: دعا عقاید را در قلب انسان تثبیت مىکند هر مسلمانى مؤمن شمرده نمىشود زیرا ایمان مرحلهاى از اسلام به حساب مىآید و قرآن شرطهائى براى آن قرار داده است. مؤمنان کسانى هستند که هرگاه ذکر خدا شود دلهاى اینان بیمناک مىگردد. هرگاه آیات او بر آنان خوانده شود. ایمانشان مىافزاید و بر خداوند توکل مىکنند (انفال 12).
تزکیه و پاکسازى نفس: دعا همچنین عامل تزکیه و تکامل آگاهى و نگرش انسان و اصلاح اهداف او در زندگى نیز هست هر انسانى در زندگى هدفهاى مشخصى دارد. خواه کوچک و خواه بزرگ چه خوب و چه بد و دعا در جهت تبدیل آنها به بهترین و کاملترین اهداف مىکوشد یا به تعبیر دیگر در جهت دگرگون ساختن چارچوب کلى زندگى انسان تلاش مىکند.
اخلاص: دعا به پاکسازى نفس در جهت اصلاح اخلاق و آداب انسان بر مىخیزد بناى اخلاق بر اصلاح نفس و آرزوهاى انسان است.
عمل صالح: دعا به طور خلاصه دعوت انسان استبه اعمال صالح همچون نماز، روزه، حج، زکات، جهاد، امر به معروف و نهى از منکر، اصلاح ذات بین، انفاق و ...»#(17)
ادامه در بخش دوم
نظرات کاربران ()
سایت جدیدمشرط مدیریت بر دیگرانعملیات روانی در فاطمیهجزئیاتی از پشت پرده راه اندازی یک تلویزیون اپوزیسیونهجدهم فروردین سالروز شهادت رحمان شرفخانییک هموطن مسیحی در مناطق عملیاتی مسلمان شدراهکار رهبرانقلاب برای مساله حجابجهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری از سال 1370بازی تب (تحلیل و بررسی بازیهای رایانه ای و ویدئویی)نشانه نفاق (برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری)اتاق اسرارآمیزعید نوروز در میان مسلمانان، روز رجوع به خود و تقرب به خداستپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص) - بخش دومپنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص)آموزش قرآن در امامزادگان؛ گام سازمان اوقاف در تربیت قرآنی کودکان[همه عناوین(184)][عناوین آرشیوشده]
این وب سایت از نگاه شخصی بوده وهیچ ارتباطی به جایگاه حقوقی بنده ندارد