فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است... مقام معظم رهبری . . .
فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است... مقام معظم رهبری . .
انسان در عالمی دیگر از جنس ذر،تدارک می دید که در پاسخ"الست بربکم"بلی را فریاد زند و سفر دور و دراز کمال را آغاز کند.همه منتظر بودند و بست نشینان وادی تحیر،پرسشی چند را تکرار می کردند که کون و مکان به ارزانی کدامین مخلوق،به دایره وجود قدم می گذارند.
هفت روز و تنها هفت روز گذشت که فرمان" کن" به" فیکون" انجامید و زمین و آسمان خلق شد تا انسان،مجالی یابد تا جوهره وجود خویش را در دگرگونی این چند روز،به تجلی آورد و دری دیگر از وادی شگفت به ماسوی بگشاید.
روز طبیعت،مجال شرکت در بزم کمال
طبیعت،همان مجال است که زمانی چند،انسان را به بزم کمال دعوت کرده است تا سلوک معرفت را در سایه نفحه های آسمانی،به او نثار کند؛که اگر نبود این گستره خاک و آفتاب،انسان برای ابد،در همان بهشت گمشده،خلوت می گزید و هیچ گاه اقرار" لا علم لنا" بر زبان ملکوتیان رانده نمی شد.اما تقدیر،چنین رقم خورده بود که راز" انی اعلم ما لا تعلمون"،در حصار مادی طبیعت،بر داعیه داران علم،برملا شود و این چنین بود که انسان،به عرصه حیات مادی قدم نهادتا با گسستن پیوند تعلقات،عالم را در سیطره بهت و حیرت فرو برد و زمین،این بستر هبوط او،نردبان عروجی شد که تا" قاب قوسین او ادنی" امتداد یافت.
دیده ها را باید در چشمه سار وحی شست!
آنان که عقل را به حیطه عمل فراخوانده اند،طبیعت را جلوه ای می یابند که در فاصله یک عمر،بر انسان ظهور کرده است،تا مسیر را نمایان سازد و آنان که از حقیقت باز ماندد اند و در چنگال خرافه گرفتار آمده اند،هر آن،در اوهام خویش فروتر می روند و بهره ای از زندگی برایشان متصور نیست.
باید دیده ها را در چشمه سار وحی شست و طبیعت را به نگاه تقدیس نگریست که مأوای اشرف کائنات است!
باید پاک بودن را تجربه کرد و چون آب،بی آلایش بود و چون کوه،استوار!
باید جاری بود چون روح و بیکران بود چون دریا!
باید به آفتاب اقتدا کرد و به همه یکسان تابید!
باید چون ابر،کریم بود و چون رعد،با هیبت!
باید در کنج غروب،زانوی" الامان" بغل گرفت و" العجل" سر داد!
ُ باید با چشمانی بارانی،به بدرقه شب رفت و" العفو" خواند!
باید گل واژه ای شد در یک صبح و بر کرانه شفق،تکبیر سر داد تا بیاید آن که همه در انتظارش لحظه ها را می شمارند.
اصغر فتاحی
12/1/88
نظرات کاربران ()